علی شیرازی، متولد 1339 در شیراز است. وی دارای گواهینامه استادی از انجمن خوشنویسان ایران است که تا به حال نمایشگاهها و کارگاههایی در ایران و خارج از کشور همچون امارات متحده عربی، دبی، قطر، کویت، یونان، تاجیکستان و مراکش و ... برگزار کرده است.
وی جایزه اول خوشنویسی کشوری در سال 1364 و 1365، نفر برگزیده اول در جشنواره خوشنویسی جهان اسلام در سال 1376، رتبه نخست جشنواره جهانی امارات ( شارجه) در سال 1387 و رتبه برتر خط نستعلیق سنتی در جشنواره بینالمللی شارجه امارات متحده عربی در بهار 1387را در کارنامه خود دارد.
شیرازی که علاوه بر خوشنویسی در زمینه خط نقاشی فعالیت میکند، در حال حاضر 50 اثر را در نگارخانه یوسف آباد به نمایش گذاشته است. گفتگوی زیر در مورد نماشگاه و وضعیت خوشنویسی است.
* مهر : تابلوهایی که در این نمایشگاه نشان دادهاید مربوط به چه دورههای کاریتان است؟
ـ علی شیرازی، خوشنویس: آثاری که در این نمایشگاه ارائه کردهام در واقع سه نوع مختلف هستند. دسته اول کارهایی کاملا سنتی که براساس اصول خوشنویسی استوار شدهاند و ترکیبی از قصارنویسی هستند. در این نوع خوشنویسی روی مطلبی تاکید داریم و آن را به صورت ترکیبی قابل خواندن مینویسیم منتهی روی بخشی از مطلب که تاکید وجود دارد، مانور میدهیم و بزرگتر مینویسیم.
دسته دوم کارهایم به سیاه مشقها مربوط میشود. خود سیاه مشقها به سه دسته خلوت، شلوغ و بافت تقسیم میشوند. سیاهمشقهای من درابعاد بزرگ با قلم کتیبه نوشته شدهاند. در قدیم مرسوم نبود که سیاه مشقها را نشان دهند و بیشتر به عنوان نوعی طراحی به آن نگاه میشد. درعین حال که سیاه مشقها به این شیوهای که من نوشتهام یعنی سایه روشن مرکب با یک حرکت قلم درشت مرسوم نبود ولی الان 30 سال است که من در حال انجام چنین کاری هستم و به نوعی این شیوه را به نام خودم رواج دادهام. ما سیاه مشقهایی داریم که کلمات خیلی روی یکدیگر قرار نمیگیرند و با یک سواد معمولی خوانده میشوند اما سیاه مشقهایی نیز وجود دارد که کلمات در هم تکرار میشوند و در این موارد هدف، خواندن و ارائه پیام نیست بلکه خط به عنوان مصالح استفاده میشود و خود به تنهایی حرفی برای گفتن دارد یعنی دیگر در اختیار ادبیات قرار نگرفته است.
سیاه مشقهای من نیز در همین زمینه هستند. دسته سوم تابلوهایم به خط نقاشیهایی در ابعاد بزرگ اختصاص دارد که با حروف، رنگ و مفهوم کار کردهام. هدف من در اینجا دیدن اثر بوده است و برای همین خوشنویسی، نقاشی و گرافیک را با هم تلفیق کردهام.
* شما گفتید خوشنویسی میتواند در اختیار ادبیات نباشد و حرفی برای گفتن داشته باشد اما برخی اعتقاد دارند خوشنویسی هنر نیست چون هنرمند نمیتواند خلاقیت فردی زیادی در آن داشته باشد.
- کسانی که چنین حرفی میزنند یا شناختی نسبت به خوشنویسی ندارند یا اینکه آثار خوشنویسی خاصی مدنظرشان است.
*مثلا چه آثاری؟
ـ ببنید الان هزاران نقاش داریم اما آیا همه آنها هنرمند هستند؟ مسلما انتظار نداریم همه آنها به مرز خلاقیت رسیده باشند. همه هنرها از آموزش و تقلید شروع میشود. خوشنویسی هنر دیرحاصلی است و بیش از قرنها سابقه دارد. با همه اینها در پس گذشت این همه سال که بدست ما رسیده است هنوز درحال تکامل است. رسیدن یک هنرجو به درجهای که تمام قواعد را یاد بگیرد، طول میکشد.
در این مقطع که هنرجو درحال کمال و تکامل است، نمایشگاهی نیز برگزار میکند و آثار خود را نشان میدهد اما باید توجه کنیم که این افراد هنوز به مرز هنر نرسیدهاند بلکه درحال کسب آن هستند پس نمیتوان آثار آنها را به عنوان تمام داشتههای خوشنویسی قلمداد و این اتهام را متوجه کلیت خوشنویسی کرد که هنر نیست و به تنهایی حرفی برای گفتن ندارد. در هنر معاصر، کاربرد خوشنویسی که وابسته به ادبیات بوده است جای خود را به آثار مدرن خوشنویسی داده و برای اینکه بدانیم خوشنویسی واقعا هنر است یا نه باید آثار طراز اول آن را قضاوت کنیم.
*معمولا خوشنویسی به عنوان یک هنر سنتی شناخته میشود. مگر خوشنویسی مدرن هم داریم؟
ـ قبل از اینکه هنری بخواهد مدرن شود، باید ذهن هنرمند جدید و نو شود و به نوعی تجرد را قبول کرده باشد. البته منظور من این است بخشی از هنر نو و تجریدی را قبول کرده باشیم که با سنتهای ما در تضاد باشد. هنرمندانی هستند که ادعا میکنند هنر مدرن را عرضه میکنند در حالیکه وقتی با آنها وارد صحبت میشویم، میبینیم افراد سنتی هستند و ذهنشان هنوز معاصر نیست.
خط در ابتدا برای انتقال مفهوم و پیام یک نوشته، نامه یا کتاب بکار میرفت. به مرور هنرمندان شکلهایی از کلمات را آفریدند که امروزه آنها را به صورت خوشنویسی میشناسیم و همچنان انتقال ادبیات را برعهده دارد. اما در سیر مسیر خوشنوسی، برخی از هنرمندان تصمیم گرفتند خط را صرفا برای خط و فارغ از پرداختن برای انتقال مفهوم استفاده کنند که اوج آن در دوران قاجار بوده است مثلا در دوران قاجار میرزا غلامحسین اصفهانی آثاری خلق کرد که وابسته به ادبیات نبود. برای خود منهم دیدن آثار او جالب بود چون احتمالا در آن زمان مورد ملامت زیادی قرار گرفته است که چگونه میتوان خطی نوشت که بدرد هیچ کاری نمیخورد. به احتمال زیاد هنرمندانی از این دست ذهن نوگرایی داشتند که توانسته بودند جلوتر از زمانه خودشان حرکت کنند و خط را به تنهایی مستقل بدانند.
* منظور شما این است که هرگاه خط در انتقال مفهوم نبود و مستقل مورد توجه قرار گرفت، میتوان از آن به عنوان خوشنویسی مدرن یاد کرد؟
ـ بله. خط به خودی خود دارای ارزش است و هرگاه توانستیم اینطور نگاه کنیم، قدمی در راه هنر مدرن برداشتهایم نه اینکه فکر کنیم خوشنویسی و خط در خدمت ادبیات است و مفهومی ندارد.
* در مورد ورود نرمافزار یا تکنولوژیهای جدید، خوشنویسی دچار چه تحولی شده است؟
ـ خوشنویسی در دهه اخیر وارد مرحله خاصی شده و هنوز خیلیها از اتفاقهایی که افتاده است، گیج هستند چون بخش کاربردی خوشنویسی مانند سایر هنرهای دیگربه کامپیوتر متصل شد و این درحالی بود که تا یک دهه قبل هر فردی که با خوشنویسی آشنایی داشت از یک شاگرد متوسط تا یک استاد میتوانست در آتلیهاش امرار معاش کند اما با نرمافزارهای فعلی 80 تا 90 درصد خوشنویسهای ما از کار بیکار شدهاند و آشنایی با نرمافزارهای جدید و تغیییر مسیر برای افراد مسن غیرقابل امکان است. نسل جدیدتر به دلیل جبر زمان و نیرویی که دارد، راحتتر با این تغییرها کنار آمدهاند و خوشنویسی را به سمت هنری پیش میبرند.
*شما در خارج از کشور هم نمایشگاهها و کارگاههای زیادی برگزار کردهاید. اگر بخواهید ارزیابی کنید از نظر نوع حمایت و ارائه آثار چه تفاوتهایی وجود دارد؟
ـ نمایشگاههایی را که خارج از کشور برگزار کردهام بدون حمایت هیچ نهادی و با هزینه شخصی خودم بوده است. متاسفانه زمانی که دولت از هنرمندی حمایت میکند، ممکن است قواعدی بگذارد که در نهایت از آثار استقبال چندانی صورت نگیرد.
به نظر من دولت نباید به صورت مستقیم هنرمندان را حمایت کند بلکه بهتر است به شیوه غیرمستقیم مانند تسهیل در سفر هنرمندان و ...آنها را پشتیبانی کند.
----------------
گفتگو: سحرآزاد - مهر