نشست نقد و بررسی کتاب "دوکام حبس" نوشته مریم منصوری عصر سه شنبه 12 بهمن با حضور محمد چرمشیر فارس باقری و نویسنده کتاب در کافه پراگ برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمد چرمشیر نمایشنامه نویس گفت: یک نویسنده همیشه برای انتشار مجموعه اولش فرصت زیادی دارد. این فرصت به اندازه همه سالهایی است که تا آن زمان عمر کرده است. نویسنده تا زمان چاپ مجموعه اولش فرصت داشته است نگاه کند، غلط بگیرد و اضافه کند. به این دلیل است که سپردن مجموعه اول به ناشر همیشه راحت تر انجام می شود. با این حساب عده ای می گویند روی مجموعه اول نویسنده حساب نکن و منتظر اثر بعدی اش باش.
چرمشیر افزود: مشکل این است که بسیار از روی دست یکدیگر نگاه می کنیم به همین دلیل اکثریت مجموعه هایی که منتشر می شود شبیه یکدیگر هستند و گویی یک الگو را دنبال می کنند. مخاطب تنوع و افتراقی بین مجموعه داستانهایی که منتشر میشود نمی بیند و هرچه بیشتر در این کتابها جستجو می کند بیشتر متوجه این یکدست بودن می شود. این مساله در حال حاضر می تواند به عنوان یک نقض کلی در ادبیات داستانی ما معرفی شود.
نویسنده کتاب "فاطمه عنبر و 3 نمایشنامه دیگر" ادامه داد: به نظرم نویسندگان به جای قصه نوشتن، فضاهایی را که اطرافشان هست، تکرار می کنند. نکته دوم بسیار عجیب است و آن اینکه نویسندگان ما زیاد از روی دست نویسندگان داخلی نگاه می کنند اما به تجربه های نوشتاری جهان بیرونی از نویسندگان داخلی توجهی ندارند. جالب است که با وجود این همه چاپ آثار ترجمه و بازگردانی شده از تجربه دیگران استفاده نمی کنیم.
این نویسنده گفت: این دو نکته تاثیرات منفی خود را بر داستان نویسی ما گذاشته اند. اولین تاثیر منفی نیز از دست دادن تنوع است. در حال حاضر فرم های مختلف، نگرش ها و زاوبه های دید متنوع را از دست داده ایم و داستان نویسی مان شکلی یکدست دارد. اگر تعارف را کنار بگذاریم، با حذف اسامی نویسندگان از کتابشان، نمی شود تشخیص داد این اثر متعلق به کدام نویسنده است.
چرمشیر گفت: در سالهای دورتر وقتی با آثار یک قصه نویس آشنا می شدیم، جنس و فرم قصه او را در به قدری تقلید میکردیم تا آن تکنیک جزئی از خودمان می شد اما امروز داستان نویس ها بدون آن الگوبرداری قدیمی تصمیم گرفته اند خودشان بنویسند بدون این که آبشخوری برای داستانشان داشته باشند. نبود این الگو و عدم مشق کردن موجب شده یک آبشخور محدود و همگانی برای داستان نویسی وجود داشته باشد که همه از آن استفاده کنند.
وی افزود: باید به سرعت فکری برای این موضوع کرد در غیر این صورت حد و اندازه داستان نویسی ما هر روز کوچکتر خواهد شد. در کل قصه هایی که سالها پیش می خواندم بهتر از قصه های امروزی بود. در مورد مریم منصوری نیز این قاعده صدق می کند. داستانهایی را که سالها پیش از او خوانده ام بیشتر می پسندم.
این نمایشنامه نویس گفت: بعد از کودتای 28 مرداد، ادبیاتمان مسیری دوگانه در پیش گرفت. بخشی مربوط به ادبیات ایدئولوژیک و بخش دیگر ادبیات کاملا متعهد بود. از این دوره به بعد مضمون هایی که در داستان انتخاب می شدند و نتیجههایی که از دل این مضمون ها خارج می شدند بر قصه ارجحیت یافتند. فرم و دیگر مضامین برای نویسنده مهمتر شده و خود قصه در اولویت دوم قرار گرفت. منبع: مهر
|