يک فعال عرصهي نشر مشکلات حوزهي نشر را بسيار زياد خواند و گفت: بخشي از اين مشکلات به وضعيت اقتصادي جامعه بازميگردد.
اسدالله امرايي مترجم است و در حال حاضر در کنار ساير فعاليتهايش با انتشارات کتابسراي تنديس همکاري ميکند. او در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، با اشاره به شرايط اقتصادي نشر کتاب، گفت: کتاب و صنعت نشر و کتابفروشي اساساً صنعت خيلي پولسازي نيست. اکثر افرادي هم که در اين عرصه فعال هستند، واقعاً به نيت سود مادي وارد اين عرصه نشدهاند، خصوصا در کشور ما که نوشتن، ترجمه و تحقيق به صورت حرفهيي رايج نيست و تيراژ کتابها هم پايين است. حتا در کتابهايي هم که به هر علت پرفروش ميشوند، سوددهي و بازده مالي در کوتاهمدت ميسر نيست.
امرايي با بسيار خواندن مشکلات حوزهي نشر، گفت: بخشي از مشکلات حوزهي نشر به وضعيت اقتصادي جامعه بازميگردد و بخشي از آن به فاصلهي بين نوشته شدن تا منتشر شدن اثر مربوط ميشود.
او افزود: بخشي از اين مشکلات نيز به پخش کتاب مربوط است.
اين مترجم و فعال نشر همچنين با اشاره به مشکلات حوزهي نشر براي تهيه کتابهاي ترجمه، عنوان کرد: با توجه به بحث کپيرايت، ما در حوزهي تهيهي کتاب براي ترجمه دچار مشکل هستيم و چون کشور ما به قانون کپيرايت نپيوسته و کپيرايت يک بحث حاکميتي است، همين موضوع سبب ميشود تا از يک کتاب چند ترجمه به بازار بيايد.
او البته اضافه کرد که کتاب بخش ناچيزي از قانون کپيرايت را تشکيل ميدهد.
امرايي سپس به رويکرد مخاطبان به کتابها اشاره و عنوان کرد: هر کتابي خوانندهي خاص خودش را دارد. يک کتاب ممکن است به چاپ سيام برسد؛ اما کتابي ديگر در چاپ اول و دوم بماند که اين بستگي به مخاطبان کتاب دارد. در واقع، مخاطب «هري پاتر»، مخاطب «دختر بخت» نيست. همانطور که ممکن است مخاطب مجموعهي شعر يا رمانهاي ساده و پرخواننده مخاطب رمان سنگيني چون «جنگ آخرالزمان» نباشد.
او در ادامه متذکر شد: کتابهاي سنگين ادبي و کتابهايي که نظري هستند، براي مخاطب خاص نوشته ميشوند و به نسبت کتابهايي که عامهپسند هستند، فروش و مخاطب کمتري دارند.
اين فعال عرصهي نشر در ادامه تأکيد کرد که حرفهايش به عنوان نظرات شخصي يک همکار در حوزهي نشر تلقي شود و گفت که نظر خودش را ميگويد.
امرايي در پاسخ به اينکه برخي نويسندگان و شاعران گله دارند که ناشران براي چاپ کتاب از آنها پول ميگيرند، گفت: من به چنين موردي در نشر کتابسراي تنديس برنخوردهام؛ اما ممکن است کتابي بازار نداشته باشد و ناشر نيز تشخيص بدهد که کتاب نميتواند توي بازار جواب دهد؛ ولي نويسنده با مؤلف اصرار داشته باشد که کتاب چاپ شود، مسؤوليت آن را مي پذيرند و ناشر قراردادي ميبندد و در قبال ارائهي خدمات خود وجهي هم مطالبه ميکند که نبايد خيلي غيرطبيعي تلقي شود.
او با اشاره به وضعيت پخش کتاب، اظهار کرد: ما پخشهاي خوبي چون گسترش و ققنوس و گزيده را داريم که به خوبي کار ميکنند؛ اما در کل، پخش در کشور ما مانند بقيهي کارهاي ماست و بيشتر ديداري است؛ يعني ويزيتور پخش کتابها را با خود ميآورد و کتابفروش انتخاب ميکند. پخش شکل قديمي خود را حفظ کرده است و اگرچه فروش اينترنتي هم انجام ميشود؛ اما بسيار کم است.
او دربارهي شمارگان کتابها در نشر کتابسراي تنديس نيز خاطرنشان کرد: تيراژ کتابها در نشر کتابسراي تنديس بين 1500 تا 3000 نسخه است و حداقل تيراژ ما تاکنون 1500 نسخه بوده است.
او اين تيراژ را کم خواند و گفت: از آنجايي که احتمال خواب کتاب در شمارگان بالا زياد است و ممکن است کتاب به فروش نرود؛ بنابراين ناشران تعداد کمي چاپ ميکنند و اگر فروش برود، به چاپهاي بعدي ميرسد.
امرايي در پايان کتابهاي پرفروش نشر کتابسراي تنديس در سال 89 را به اين شرح معرفي کرد: نفسبريده نوشتهي هرتا مولر ترجمهي مهوش خرميپور (در فاصلهي کمتر از يک ماه به چاپ دوم رسيد)؛ مرد داستانفروش نوشتهي ياستين گوردر ترجمهي مهوش خرميپور؛ دختري با گوشوارهي مرواريد نوشتهي تريسي شواليه با ترجمهي طاهره صديقان؛ دختر بخت ايزابل آلنده با ترجمهي اسدالله امرايي؛ بهار برايم کاموا بياور نوشتهي مريم حسينيان؛ مجموعهي تنديسهاي حبيبي که تا به حال شش جلد آن منتشر شده است. |