ايران در سال 89 تعدادي از اهل قلم از جمله نويسندگان، شاعران، مترجمان و پژوهشگران خود را از دست داد.
عنايتالله رضا، عليمحمد حقشناس، محمد بهمنبيگي، حسن امداد، شمس آل احمد و ايرج افشار از جمله چهرههايي بودند که در اين سال از ميان ما رفتند تا از اين پس، نام و ياد آنها در خاطرهها و با آثارشان زنده بماند.
در اين گزارش يادي ميشود از چهرههاي فرهنگي و ادبي که در سال 89 از دنيا رفتند.
*کامبيز صديقي، شاعر، در نخستين روزهاي نوروز 89 از دنيا رفت. اين شاعر گيلاني شامگاه هشتم فروردينماه درگذشت و روز نهم فروردين در قطعهي هنرمندان تازهآباد رشت به خاک سپرده شد.
کامبيز صديقي متولد سال 1320 در رشت و سالها کتابدار يکي از کارخانههاي اين شهر بود. نخستين مجموعهي شعرش را به نام در «جادههاي سرخ شفق» در سال 1347 منتشر کرد. پس از آن، مجموعههاي شعر «آواز قناري» و «در بادهاي سرد» را به چاپ رساند.
*محمدرضا جلالي نائيني هم که در زمينهي پژوهشهاي قرآني و هندشناسي آثاري را از خود به جا گذاشته است، بامداد روز يازدهم فروردين در بيمارستان ايرانمهر درگذشت و پيکرش روز دوازدهم فروردين در قطعهي نامآوران بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
او متولد سال 1293 در نايين بود و به دليل مطالعات گسترده در حوزهي هندشناسي، از دانشگاه بنارس، دکتري افتخاري گرفته بود.
از جمله آثار جلالي نائيني اين عنوانها هستند: مجموعهي «پنجاه اوپانيشاد» موسوم به «سر اکبر» ترجمهي محمد داراشکوه به اهتمام تاراچند و علي دهباشي، «لغات سانسکريت در کتاب ماللهند بيروني» با مقدمهي تاراچند، «هند در يک نگاه، مشتمل بر تاريخ و ادبيات و مکتبهاي فلسفي هند»، «طريقهي گرونانک و پيدايي آيين سيک»، «منتخبات آثار داراشکوه»، «شرح حال جواهر لعل نهرو»، «فرهنگ سانسکريت به فارسي»، «تاريخ جمع قرآن کريم» با مقدمهي احمد مهدوي دامغاني و «ثنويان در عهد باستان».
*عليمحمد حقشناس، زبانشناس و فرهنگنويس، نيز دهم ارديبهشتماه سال 89 در سن 70سالگي درگذشت و پيکرش سيزدهم ارديبهشتماه پس از وداع با دانشجويان و همکارانش در دانشگاه تهران، از مقابل بيمارستان پيامبران (ع) تشييع و در کلاردشت به خاک سپرده شد.
حقشناس سال 1319 در جهرم بهدنيا آمد. تحصيلاتش را تا پايان کلاس نهم در زادگاهش گذراند. بعد به شيراز رفت و آنجا ديپلم ادبي گرفت و ليسانس زبان و ادبيات فارسي را از دانشسراي عالي دريافت کرد. سپس در سال 1344 براي ادامهي تحصيل به خارج از کشور رفت. او از اعضاي هيأت مؤسس انجمن نقد ادبي ايران بود و رياست هيأت مديرهي انجمن يادشده را نيز به عهده داشت. استاد زبانشناسي دانشگاه تهران در سال 1385 به عنوان چهرهي ماندگار زبانشناسي ايران معرفي شده بود.
اين شاعر، منتقد و مترجم آثار متعددي را در حوزهي زبانشناسي ترجمه و تأليف کرده و «فرهنگ هزاره» (انگليسي - فارسي) نيز از آثار قابل توجه اوست.
*همچنين محمد بهمنبيگي ـ نويسنده و بنيانگذار آموزش عشايري ايران ـ 11 ارديبهشتماه سالي که گذشت، بر اثر عفونت ريوي در سن 90سالگي درگذشت و 16 ارديبهشتماه در ميان حضور انبوهي از ايلات عشاير فارس و ساير استانها و دوستدارانش در شيراز تشييع و تدفين شد.
او در سال 1299 در استان فارس به دنيا آمد. در 24سالگي ليسانس حقوق را از دانشگاه تهران گرفت و در سال 1331 نخستين مدرسهي رسمي عشاير را برپا کرد. او همچنين مدرسههايي را در استانهاي خوزستان و آذربايجان برپا کرد. بهمنبيگي آثاري را از جمله «بخاراي من، ايل من»، «به اجاقت قسم»، «اگر قرهقاچ نبود»، «طلاي شهامت» و «عرف و عادت در عشاير فارس» به نگارش درآورده است.
*جمشيد نوايي، نويسنده و مترجم، سهشنبه 18 خرداد در سن 65سالگي در تهران درگذشت.
نوايي دهها جلد آثار ادبي و اجتماعي را به زبان فارسي ترجمه کرده است. او در سالهاي پيش از انقلاب به خاطر عضويت در گروهي با گرايش چپ به زندان افتاد و پس از انقلاب خود را وقف فعاليتهاي فرهنگي و ادبي کرد.
نوايي کتاب زندگينامهي چارلي چاپلين، هنرمند نابغهي سينما، را با عنوان «سرگذشت من» به فارسي برگردانده که چند بار به چاپ رسيده است. کار مهم نوايي، ترجمهي مجموعهي کامل آثار هانس کريستين اندرسن، نويسندهي دانمارکي داستانهاي کودکان، بود. از جمشيد نوايي در کنار چند کتاب تاريخي و اجتماعي، کتاب «خاطرات بوليوي» نوشتهي ارنستو چهگوارا، انقلابي نامي آمريکاي لاتين، به فارسي منتشر شده است.
*منوچهر مرتضوي - استاد زبان و ادبيات فارسي و پژوهشگر - نهم تيرماه به علت بيماري و کهولت سن در سن 80سالگي از دنيا رفت.
مرتضوي رياست دانشگاه تبريز و دانشکدهي ادبيات اين دانشگاه را در کارنامهي فعاليتهاي خود دارد. او همچنين کتابهايي را همچون «مکتب حافظ يا مقدمه بر حافظشناسي»، «فردوسي و شاهنامه»، «مسائل عصر ايلخانان» و مجموعهي شعر «چراغ نيممرده» منتشر کرده است.
*عنايتالله رضا، فلسفهدان، نويسنده و محقق تاريخ ايراني، نيز 20 تيرماه در سن 90سالگي از دنيا رفت.
او که متولد 18خرداد 1299 در رشت بود، از سال 1365 مدير بخش جغرافيا و عضو شوراي عالي علمي مرکز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي بود. از جمله کتابها و ويرايشهاي او ميتوان از کتابهاي «شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان» و «اعراب حدود مرزهاي روم شرقي و ايران در سدههاي چهارم ـ ششم ميلادي» نام برد که در دو دوره به عنوان کتاب سال انتخاب شدند.
*کاظم برگنيسي - نويسنده و مترجم - که در پي سقوط در آسانسور به کما رفته و در بخش مراقبتهاي ويژه (آيسييو) بستري بود، 30 تيرماه در سن 54سالگي از دنيا رفت.
او وقتي از محل کار خود قصد بازگشت به خانه را داشته، به دليل خراب بودن آسانسور و متوقف بودن اتاقک آن در طبقهي اول، به محض ورود به آسانسور، از طبقهي ششم به پايين سقوط ميکند.
کاظم برگنيسي متولد سال 1335 در خرمشهر بود. اولين کتابش «واژهنامهي فلسفي» بود که با همکاري سيدصادق سجادي منتشر شد. مدتي نيز در انتشار دايرةالمعارف بزرگ اسلامي با نوشتن مقاله همکاري داشت. او همچنين «پيشدرآمدي بر شعر عربي معاصر» و «ترانههاي مهيار دمشقي» آدونيس - شاعر برجستهي عرب - را ترجمه و منتشر کرده است. «حکيم عمر خيام و رباعيات» و شرحهايي بر ديوان حافظ، شاهنامهي فردوسي، غزليات سعدي، غزليات شمس و مثنوي معنوي مولوي از ديگر آثار اوست.
*حسن شهرزاد، روزنامهنگار و نويسنده که با مجلههاي قديمي «تهران مصور» و «فردوسي» و همچنين نشريات ادبي ديگري همکاري داشته، پنجم آبانماه به علت کهولت سن از دنيا رفت.
*همچنين شمس آل احمد، نويسنده و برادر جلال آل احمد، 14 آذرماه سال 89 در سن 81سالگي از دنيا رفت.
او که چند سال اخير را بيمار بود، اين اواخر نيز بيش از 40 روز در بيمارستان بستري بود؛ از سال 76 با تشنج مغزي، بيماري مغزي شمس آل احمد شروع شد و مقداري از تواناييهايش را از دست داد؛ اما از وقتي که هر دو پايش شکست و از حدود شش سال پيش، مشکل فراموشي به طور جدي آغاز شد که در يک سال اخير هم تشديد شد. او اين اواخر نيز در حرکت و حرف زدن مشکل داشت. شمس آل احمد متولد سال 1308، ليسانس فلسفه و علوم تربيتي داشت. بيشتر عمرش را به کار معلمي و فعاليت در انتشارات پرداخت. از او همچنين چد عنوان کتاب به جا مانده است که دو مجموعهي داستان «گاهواره» و «عقيقه» از آن جملهاند.
کتاب دوجلدي «حديث انقلاب»، «سير و سلوک (سفرنامهي آلمان و اسپانيا)، تصحيح « طوطينامه» و کتاب «از چشم برادر» دربارهي برادرش، جلال آل آحمد، ديگر آثار بهجامانده از او هستند.
*ناصر وثوقي (متولد 1301) مستشار بازنشستهي ديوان عالي کشور و وکيل رسمي دادگستري، نيز پس از گذراندن يک بيماري دوساله 17 آذر زندگي را بدرود گفت.
وثوقي صرف نظر از تکاپوهاي سياسي کوتاهمدت دورهي جواني، بخش زيادي از زندگي خود را صرف انتشار مجلهي «انديشه و هنر» کرد. اين مجله در سال 1333 بنياد گذاشته شد و نشر آن تا سال 88 ادامه يافت. «انديشه و هنر» با وجود وقفههاي اجباري کوتاه يا بلندمدت، تاکنون پرتداومترين مجله در ايران شمرده شده است.
*رستم اللهمرادي 21 آذرماه در بيمارستان شهيد بقايي اهواز به علت بيماري کبد درگذشت. اللهمرادي از شاعران پيشکسوت شعر خوزستان بود که از او شعرهايي در جلد سوم کتاب «شعر به دقيقهي اکنون» و نيز نشريات ادبي چون دنياي سخن، آدينه، نوشتا، قلمک و ... به چاپ رسيده است.
*همچنين حسن امداد، نويسنده و پژوهشگر، سحرگاه 29 آذرماه بر اثر بيماري در سن 89سالگي از دنيا رفت. او متولد سال 1300 در شيراز بود که در سال 1329 از دانشکدهي ادبيات و دانشسراي عالي موفق به اخذ مدرک کارشناسي تاريخ و جغرافيا شد. اين محقق شيرازي بيشترين تحقيقات خود را به نقاط ناشناخته و تاريک تاريخ فارس اختصاص داده بود.
*مجيد صباغ ايراني متخلص به «يالقيز»، شاعر، طنزپرداز و روزنامهنگار تبريزي، که از بيماري نارسايي کبد رنج ميبرد، چهارم بهمنماه درگذشت. يالقيز متولد سال 1316 در محله چايکنار تبريز و از معاصران استاد شهريار بود که در طول حيات خود سه کتاب با عنوانهاي «جيغان ويغان»، «چيغير باغير» و «چالها چال» را با مضمون طنز اجتماعي و انتقادي منتشر کرد.
*کيومرث مهدوي معروف به «خديو» 30 بهمنماه بر اثر سکتهي قلبي در مسير بيمارستان درگذشت و پيکرش بعد از تشييع، در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
از خديو که مديريت يک انجمن شعر را بر عهده داشت، يک مجموعهي شعر با عنوان «عشق جاويدان» منتشر شده است.
*ابوالمحاسن بلادي بهبهاني - اديب و شاعر آييني - هفتم اسفندماه در تهران درگذشت.
او از خاندان بزرگ بلادي و فرزند آيتالله سيدعبدالله بوشهرى بود که در سنگر مبارزه با استعمار حضور داشت و با جهل و نادانى نيز مبارزه مىکرد.
*همچنين حسين آقابزرگ 16 اسفندماه به دليل ابتلا به بيماري سرطان، چشم از جهان فروبست.
آقابزرگ متولد سال 1327 از اعضاي مؤسس و هيأت امناي بنياد فردوسي و عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت معلم از نامدارترين پژوهشگران ايراني بود که موفق شد طي آخرين آمار رسمي مؤسسهي جهاني اطلاعات علمي (ISI) در سال 2010 با دارا بودن 250 مقاله علمي - پژوهشي در نشريههاي معتبر داخلي و خارجي در جمع يک درصد نخست پژوهشگران جهان در رشتههاي گوناگون علمي قرار گيرد و از برترين دانشمندان بينالمللي شناخته شود.
* ايرج افشار، تاريخپژوه، نسخهشناس، ايرانشناس و جهانگرد، 18 اسفندماه در سن 85سالگي در بيمارستان درگذشت.
او که مدتي بود از بيماري رنج ميبرد، از شامگاه 12 اسفندماه در بخش مراقبتهاي ويژهي بيمارستان جم بستري بود.
ايرج افشار متولد 16 مهرماه سال 1304 در تهران بود و «اسکندرنامه»، «انجونامه»، «پروندهي صالح»، «گاهشماري در ايران قديم»، «رياضالفردوس» و «جستارها دربارهي نسخهي خطي» از جمله نزديک به 300 عنوان کتاب منتشرشدهي او در زمينههاي تصحيح، تأليف و ترجمه هستند. افشار قرار بود در ماه سپتامبر در رشتهي تاريخ از دانشگاه اسکاتلند دکتراي افتخاري بگيرد.
*جليل اخوان زنجاني، مصحح، 19 اسفندماه به ديار باقي شتافت.
او يکي از مصححان پرکار و از اعضاي مرکز پژوهشي ميراث مکتوب بود که تصحيح آثاري مانند «روضه المنجمين»، «جهان دانش»، «شرح ثمره بطلميوس»، «ترجمه المدخل الي علم احکام النجوم» و «رصد و تاريخگذاري در ايران» را در کارنامهي علمي خود دارد.
*علي عامهکن، تصويرگر کتابهاي کودکان، نيز در روز 19 اسفندماه پس از چند ماه مبارزه با سرطان در سن 34سالگي از دنيا رفت و در زادگاهش آستانهي اشرفيه به خاک سپرده شد.
او که پنجم شهريور سال 1355 در آستانهي اشرفيه در گيلان به دنيا آمده بود، با تصويرگري کتابهاي کودکان ايران توانست به نمايشگاههاي معتبر جهاني راه پيدا کند و جوايز داخلي و خارجي را دريافت کند. اين هنرمند در سال 80 مدرک کارشناسي نقاشي خود را دريافت کرد؛ اما تصويرگري کتاب براي کودکان را پيش از آن، در سال 75 آغاز کرده بود.
تصويرسازي براي کتابهاي فارسيآموز ادبي 1 و 2 و 3 و واژهنامهي «چيستاني» و «افسانهي درخت خرما و بزي» از مجموعهي کارهاي عامهکن است. کارهاي اين تصويرگر در نمايشگاههاي معتبري مانند براتيسلاوا (در سالهاي 2003 و 2005)، بلگراد (2005) و بينال سارمدهي ايتاليا به نمايش درآمده است.
*همچنين غلامرضا کبيري 20 اسفندماه به واسطهي کهولت سن و تحمل سالها بيماري در سن 92سالگي درگذشت. او که به عنوان چهرهي ماندگار معرفي شده، از خود تأليفاتي نظير تلاونگ تي تي و ساري شهر بيخزان من به يادگار گذاشته است.
کبيري همچنين تصنيفهاي موسيقي «خاک مهربان، هوا مشته و بهار نشونه» را براي راديو تلويزيون تهيه کرده است. شعر «نماشون و سپيده صبح» دانا کبيري، فرزند مرحوم کبيري، نيز اثر اين شاعر مازندراني است.
*سيدعلي موسوي بهبهاني، استاد پيشين دانشگاه، 24 اسفندماه در سن 84 سالگي از دنيا رفت.
موسوي بهبهاني متولد سال 1305 در بهبهان بود. او علاوه بر همکاري با دکتر معين در لغتنامهي دهخدا، در دانشگاه تهران نيز تدريس ميکرد. در سال 1350 به دانشگاه اوترخت هلند براي تدريس زبان فارسي و اسلامشناسي رفت و پس از بازگشت، تدريس را تا زمان بازنشستگي ادامه داد.
آثار باقيمانده از اين مصحح عبارتاند از: القبسات ميرداماد، صاين الدين علي بن محمد ترکه اصفهاني، حکيم استرآبادي ميرداماد، شرح الدره الفاخره، عيار دانش مشتمل بر الهيات و طبيعيات، عيون المسائل و سير حکمت و عرفان اسلامي، کليات معارف اسلامي، منطق ابن حزم و نگارش بخشي از لغتنامه دهخدا.
*تقي هنرور شجاعي، مترجم و شاعر، از ديگر چهرههايي بود که در اين سال از دنيا رفت.
او متولد سال 1315 بود که پس از هشت سال بيماري و 50 روز اغما در بيمارستان جان به جانآفرين تسليم کرد.
از هنرور شجاعي آثار ترجمهي «شعر آمريکاي لاتين»، «خاطرات زيرزمين» داستايوفسکي و «تي اس اليوت» و همچنين مجموعههاي شعر «تلخههاي ديم» (1341)، «خنيا و خون» (1349) و «ابرباذ گرم تموز» (1357) منتشر شده است. منبع:ايسنا |