اگر شاعراني از جنس مردم پيدا شدهاند که مايه حيرتاند تعجب نيست اما تاکنون شاعري از جنس زن که داراي اين قريحه و استعداد باشد و با اين توانايي و طي مقدمات تتبع و تحقيق، اشعاري چنين نغز و نيکو بسرايد از نوادر محسوب و جاي بسي تعجب و شايسته هزاران تمجيد است |
اين ساليان، پروين اعتصامي را با يک جايزه معتبر ادبي که تبديل به محفلي از فرهيختگي براي بانوان اديب ايراني شده است، به ياد ميآوريم. همچنين جشنواره فيلم پروين اعتصامي که طي سالهاي اخير در حوزه فيلم کوتاه توانسته است گامهايي بردارد. با اين حال، علاوه بر اين حرکات نمادين ادبي، پروين اعتصامي همواره ورد زبان اصحاب ادب، استادان ادبيات و دانشجويان رشتههاي زبان فارسي در دانشکدههاي ماست.با اين حال پروين اعتصامي در تاريخ ادبيات ايران بنابر دلايل متعددي يکي از جاودانههاي اين مرز و بوم است که تأثير وي بر همگان مشهود است.
مسئله اول درخشش وي و رشد متعالياش همواره براي اين شاعره فکور و محترم جايگاهي کم نظير پديد آورده است. اگرچه از همان آغاز تولد شعر عروضي فارسي در هزار و اندي سال پيش شاعران زن ايراني بنابر گسترش و اپيدمي شدن شعر حکمي و خردگرايانه پا به عرصه ادبيات گذاشتند اما مشهورترين شاعر زن تاريخ ادبيات کسي جز پروين اعتصامي نيست. پروين اين شهرت را مديون ذکاوت و تيزبيني خود و درک متعالي از خوانش ادبياتي است که در طول هزار و اندي سال، دهها و شايد صدها هزار شاعر چيرهدست داشته، اما هماکنون شايد 100 تن از اين جمعيت کلان براي مخاطبان ايراني مشهور و قابل شناخته شدن هستند. از اين رو پروين اعتصامي درست در دوراني که شعر نو در حال تبلور بود، سرايش نياکان را محور کار خود قرار داد.
او دقيقاً به سراغ نخستين مکتب شعر تاريخ ادبيات ما يعني سبک خراسان رفت. درست به سادگي رودکي از زبان استفاده کرد، لحن فردوسي را چاشني خود کرد و از خردگرايي ابوالحسن شهيد بلخي تا عطار و شيخ سعدي را برداشت نمود اما يک گام هم به سبک شعري عراقي يا هندي نزديک نشد. هر آنچه را از محتواي شعر آموخت، در قالب سبک خراساني ارائه کرد. او حتي جرعهاي از افکار و عرفان مولانايي را هم به لحاظ فکر شعري نوشيد، اما زبانش هم زبان ماند. به شوريدگي غزلهاي شمس گون نرسيد و شعرش به لحاظ هيجان بياني و هارموني کلامي آرام و ملايم است و تب و تاب زبان با شکوه مولانا و نه حتي بيان نمادين حافظ را دارد.با اين تفاسير فني، زندگي پروين اعتصامي به يک مرثيه کوتاه شبيه است؛ با اين حال زندگي 34 ساله او سرشار از خرد و شعور و معرفت بود.
پروين اعتصامي دختر مرحوم يوسف اعتصامي در 25 اسفند ماه 1285 شمسي در شهر تبريز ديده به جهان گشود. وي در کودکي به تهران آمد و بقيه عمر کوتاه خود را در اين شهر گذراند. ادبيات فارسي و عرب را نزد پدر آموخت.
تحصيلاتش را در دبيرستان دختران، با کمال موفقيت به پايان رسانيد و در سال 1303 در حالي که هجده سال از عمرش گذشته بود، فارغالتحصيل شد.
پروين در 19 تيرماه 1313 با پسرعموي پدر خود ازدواج کرد و چهارماه پس از عقد مزاوجت به کرمانشاه به خانه شوهر رفت اما اين ازدواج مناسب وي نبود. لذا با گذشت دو ماه ونيم از خانه شوهر به منزل پدر برگشت. آنچه سبب جدايي پروين از همسرش گشت عدم همگامي دو روح بود. پروين، پيشامد جواني خود با همسرش را با متانت و خونسردي شگفتآوري تحمل کرد و تا پايان عمر از آن ماجرا سخني بر زبان نياورد و شکايتي ننمود.
نخستين چاپ ديوان اشعار پروين محتوي قريب 5000 بيت همراه با مقدمهاي از ملکالشعراي بهار چاپ شد که معتقد بود تا وي شعر سفر اشک او کافي است را در رديف نخستين شاعران ايران قرار دهد. سرانجام پروين به روز سوم فروردين 1320 گلي از جمعيت گلزار که جز سرزنش خار نديده بود در بستر بيماري افتاد و نيمه شب روز شنبه 16 فروردين در 34 سالگي بدرود حيات گفت. مرگ او جامعه ادبي ايران را به عزا نشاند.پروين از حيث اشعار اخلاقي و تعليمي قابل مقايسه با سالار شيرازي و شاعر معروف ابنيمين ميباشد، اشعار او قصايد، مثنوي و قطعه داراي مظامين تعليمي، اخلاقي، اجتماعي و عناوين رئاليستي است. اشعار او حســاس است و گيرايي بسياري دارد. پروين از دايره شعر استادان قديمي گامي فراتر نهاده و هيچگونه دخل و تصرفي در سبک و شيوه قدما نکرده است. هنر بزرگ او اين است که توانسته افکار و عقايد جديد را با متانت و استحکام و لطف بان در همان قالبهاي معمول و معهود عروض فارسي بريزد. از بهترين اشعار او ميتوان اشعار زير را نام برد: طفل يتيم، صاعقه ما ستم اغنياست، رنجير، سفر اشک، ذره، کعبه دل، گوهر و سنگ، لطف حق، نغمه صبح، گوهر اشک.
ملکالشعراي بهار در مقام معرفي شعر پروين گفته است:
شعر پروين ترکيبي است از دو سبک و شيوه لفظي و معنوي آميختگي با سبکي مستقل و آن دو يکي شيوه شعراي خراسان است. خاصه استاد ناصرخسرو و ديگر شيوه شعراي عراق و فارس است بويژه شيخ مصلحالدين سعدي و از حيث معاني نيز بين افکار و تخيلات حکما و عرفاست. اين جمله با سبک و اسلوب مستقلي که خاص عصر امروزي و بيشتر پيرو تجسم جويي است ترکيب يافته و شيوهاي بديعي به وجود آورده است. بهار افزوده است:
در ايران که کانون سمق و فرهنگ است، اگر شاعراني از جنس مردم پيدا شدهاند که مايه حيرتاند تعجب نيست اما تاکنون شاعري از جنس زن که داراي اين قريحه و استعداد باشد و با اين توانايي و طي مقدمات تتبع و تحقيق، اشعاري چنين نغز و نيکو بسرايد از نوادر محسوب و جاي بسي تعجب و شايسته هزاران تمجيد است.بيشتر اشعار پروين به صورت قصه سروده شده و غالباً به شيوه مناظره است.در قصههاي پروين انسانها، جانوران، پرندگان حتي مواد و اشيا جامد و بيجان - محتسب و مست، سوزن و دوک، قطره و شبنم، لاله و نرگس، گل و خار، سگ و گربه، گنجشک و کبوتر، پيرهن و سوزن، عدس و ماش، سير و پياز، تير و کمان، شانه و آئينه، ديوانه و زنجير، تله و موش، آب و آسيا همه به طرز جالبي با هم سخن ميگويند و از گفت و شنود آنها نتايج اخلاقي و آموزشي گرفته ميشود.
در حالي که درست 70 سال از درگذشت پروين اعتصامي ميگذرد، همچنان نام او ميان اصحاب ادب و بسياري از مردم ايران زمزمه ميشود و حکايات پندآميز او در ژانر شعر همچون ضربالمثل و تکيه کلامهاي حکمي نقل قول قرار ميگيرد. همچنين دو جشنواره مطرح ادبي و سينمايي که طي اين ساليان به ياد اين شاعره نامدار برگزار شده است، سهم مهمي در معرفي چهره مستعد و آيندهدار وي داشته است. |
|
|