خسرو معتضد نوشتن هشت هزار صفحه از مجموعه «نفت، خون خاک» شامل وقايع حوزه نفت ايران تا پيش از انقلاب را به پايان برد. وي درباره کتابش گفت: اين اثر را شاهنامه خود ميدانم، زيرا تاکنون براي هيچ کتابي تا اين اندازه وقت صرف نکردهام و زحمت نکشيدهام، اما نميدانم نوشتن اين کتاب را ادامه دهم يا آن رها کنم!
خسرو معتضد، نويسنده و پژوهشگر تاريخ، در گفتوگو با خبرگزاري کتاب ايران، عنوان کرد: چهار سال است که بيسر و صدا مشغول تحقيق و نوشتن اين کتابم که واقعا کار پرزحمتي است. نوشتن اين کتاب را که تاکنون درباره آن صحبتي نکردهام، شرکت «سيماي توانمنديهاي صنعت نفت جمهوري اسلامي ايران» به من سفارش داد.
وي از آماده شدن شانزده جلد از اين مجموعه در هشت هزار صفحه خبر داد و گفت: چهار هزار صفحه ديگر نيز بايد نوشته شوند. تمام اسناد مربوط به 10 سال پيش را در نوشتن کتاب استفاده کردم، هم آنهايي که منتشر شدهاند و هم آنهايي که هنوز منتشر نشدهاند. فکر ميکنم اين مجموعه، پرزحمتترين کار مکتوب درباره نفت باشد.
معتضد ادامه داد: موضوع نفت در ايران از زمان «ويليام دارسي» آغاز شد، اما من اين موضوع را از سوابق استفاده از نفت در ايران در دوره مادها آغاز کردم. ايرانيان در آن دوران از نفت در ساختمانها و عمليات جنگي استفاده ميکردند و در ميدانهاي جنگ، نفتانداز داشتند. پس از اين بررسيها به سال 1850 ميلادي رسيدم که باستانشناسان خارجي در جريان کندوکاوهايشان متوجه نفتخيزي ايران شدند.
وي افزود: «ژاک رنه دمورگان» باستانشناس فرانسوي که در منطقه شوش فعاليت ميکرد، مقالهاي در مجله «معادن» در پاريس منتشر کرد و در آن نوشت که؛ ايران دريايي از نفت است! از همين دوران بود که فعاليتهاي نفتي در ايران آغاز شد. در سال 1908 ميلادي برابر با 1287 قمري، نخستين چاه نفت ايران در مسجد سليمان احداث شد. پس از اين واقعه «شيخ خزعل» حاکم خوزستان، اين استان را براي 99 سال به شرکت نفت انگليس و ايران اجاره داد.
معتضد به بررسي تمامي موضوعات مربوط به نفت در کتابش اشاره کرد و گفت: تشکيل اختاپوس کمپاني نفت انگليس و ايران که تا سال 1951 نفت ايران را به يغما ميبرد، ترفندها و کلاهبرداريهاي بريتانيا از عايدات نفت ايران و گرسنه نگهداشتن عمدي ايرانيان، از جمله غمانگيزترين وقايع نفتي ايران محسوب ميشوند. سرگذشت نفت ايران در جنگ جهاني اول و قرارداد سال 1933 براي نخستين بار با تمام اسناد مربوط به آن در اين کتاب بررسي شدهاند.
وي افزود: سرگذشت نفت در جنگ جهاني دوم، اشغال آبادان، حوادث سالهاي مياني جنگ جهاني دوم تا ملي شدن صنعت نفت، شکايت انگلستان از ايران به شوراي امنيت و ديوان داوري لاهه و همچنين تشکيل کنسرسيوم غارت ايران تا سال 1357 توسط شرکتهاي آمريکايي، فرانسوي، انگليسي و هلندي، ديگر ماجراهاي مهمياند که تا پيش از انقلاب اسلامي در حوزه نفت رخ دادند و به تفصيل در اين کتاب بررسي شدهاند.
اين پژوهشگر تاريخ درباره نوشتن ادامه اين کتاب ابراز ترديد کرد و گفت: نميدانم نوشتن اين کتاب را ادامه دهم يا آن رها کنم! پس از عوض شدن وزير نفت، شرکت سفارش دهنده اين مجموعه نيز دچار سرگردانيهايي شد. وزير هم که بسيار گرفتار کارهايش است و فرصت ندارد خودش درباره به سرانجام رسيدن اين مجموعه نظري بدهد. فکر نميکنم اصلا وي از نوشته شدن اين اثر آگاه باشد. به همين دلايل، دچار ترديد شدهام.
وي افزود: تاکنون 144 عنوان کتاب از من منتشر شدهاند اما اين اثر بهترين کار من است و آن را شاهنامه خود ميدانم. تاکنون براي هيچ کتابي تا اين اندازه وقت صرف نکردهام و زحمت نکشيدهام. نهايت بيطرفي را نيز در اين اثر رعايت کردم و در نوشتن آن بر موازين آکادميک پايبند بودم.
معتضد درباره چگونگي دسترسياش به تمامي اسناد مربوط به ماجراي نفت ايران گفت: از اسناد سازمان ملي اسناد استفاده زيادي کردم. بسياري از اسناد مربوط به دوره رضاخان و پس از آن به صورت ميکروفيلم بودند. از بازماندگان شيخ خزعل در انگليس نيز اسناد نفت خوزستان را به زبانهاي انگليسي، فارسي و عربي به دست آوردم. همچنين تمام کتابها با موضوع نفت در جهان برايم ارسال شدند. مصاحبههاي صاحبنظران نفت اروپا و آمريکا و همچنين استخراج نفت در روسيه و آمريکا را نيز به دقت مطالعه کردم.
وي افزود: اين کتاب موضوع نفت را تا پيش از انقلاب بررسي ميکند و گروه ديگري از نويسندگان مشغول بررسي قضاياي نفت پس از انقلاب اسلامياند. کتاب من جنبه سياسي و تاريخي دارد و فراز و فرودهاي بسياري را بررسي ميکند.
وي به يکي ديگر از آثار در دست نگارشش با موضوع نفت اشاره کرد و گفت: اين کتاب که نوشتن آن از سوي شرکت نفت به من محول شد، به شهيدان نفت ميپردازد. هزار و چهل شهيد نفت داريم که در شرکتهايي مانند نفت ايران، لوله و خطوط و همچنين پخش فرآوردههاي نفتي مشغول به کار بودند.
معتضد ادامه داد: هر روز که درباره شهادت اين افراد مطالعه ميکنم، ميفهمم که آنان چه نقش بزرگي ايفا کردند و اجازه ندادند فعاليت نفتي ايران قطع شود. آنان در هر شرايطي سوخت را به جبهههاي جنگ و تمام روستاهاي ايران رساندند. اين در حالي است که عراقيها پالايشگاه آبادان را با خاک يکسان کرده بودند. هواپيماهاي آنان تا پالايشگاه اصفهان و شيراز رفتند و تنها در يک روز هفت ميليارد و دويست و بيست ميليون تومان در سال 1367 به پالايشگاه اصفهان خسارت زدند. آنان حتي مواضع ضدهوايي ما را نيز هدف قرار ميدادند. ابعاد جنايات عراق در ايران بسيار گسترده و اسفانگيز است. اين کشور يک روز بايد تمام اين غرامتها را بپردازد.
اين پژوهشگر در پايان گفت: هواپيماهاي عراقي حتي کويهاي کارکنان صنعت نفت را بمباران کردند اما کارکنان و کارگران صنعت نفت مردانه ايستادند و اجازه ندادند که حتي يک روز سوخت به جبههها نرسد. |