داوود اميريان نويسنده منتخب نخستين جشنواره «خنده فراخ» در گفتوگو با «ايبنا» با بيان نمونههاي طنز در ادبيات کهن ايران اظهار کرد: در کارهاي بزرگان ادبيات ما مانند سعدي و عبيد زاکاني نيز از رويکرد طنز به خوبي استفاده شده اما متاسفانه نويسندگان ما اخيراً خيلي جدي شدهاند!
نويسنده طنزپرداز حوزه کودک و نوجوان در گفتوگو با ايبنا، درباره جايگاه طنز در ادبيات کودکان و نوجوانان کشورمان گفت: من به طور کلي با تقسيمبندي ادبيات به حوزههاي مختلف همچون، کودک، نوجوان و بزرگسال مخالفم. خود ما وقتي نوجوان بوديم همه جور کتابي ميخوانديم و فکر ميکنم بايد برخي از تقسيمبنديها را کنار بگذاريم. شادي و خنديدن در طبيعت انسان جاي دارد و به همين دليل انسان به طنز تمايل دارد، يکي از بهترين رويکردهاي ادبيات نيز داستان است به همين خاطر وقتي ميخواهيد پيامي را برسانيد بهترين روش، پرداختن به داستان طنز است.
نويسنده مجموعه «ترکشهاي ولگرد» افزود: در کارهاي بزرگان ادبيات ما مانند سعدي و عبيد زاکاني نيز از رويکرد طنز به خوبي استفاده شده اما متاسفانه نويسندگان ما اخيراً خيلي جدي شدهاند. در کلام بزرگان ما هم سفارش شده که با کودک و نوجوان به زبان خود او صحبت شود و از آنجايي که آلام و رنجهاي کودکان کمتر از بزرگسالان است، اين گروه سني بهراحتي ميخندند و شاد ميشوند. بهترين روش هم براي خنداندن آنها و شاد کردن روحيهشان استفاده از طنز است. در کل معتقدم در کتابهاي طنز مناسب کودکان و نوجوانان خوب عمل کردهايم.
وي دليل ناآشنايي کودکان و نوجوانان با نويسندگان طنزنويس اين عرصه را رويکرد مديران فرهنگي دانست و گفت: مديران فرهنگي فکر ميکنند ادبيات طنز ادبيات سخيفي است و به همين خاطر آنرا نميشناسند و جدي نميگيرند. در حالي که بزرگان دين ما همچون پيامبر(ص) و حضرت علي(ع) انسانهاي خوشمشربي بودهاند. شوخطبعي اين بزرگان در تاريخ نيز ثبت شده است به عنوان مثال شوراي خلافت پس از مرگ عمر، حضرت علي(ع) را به اين دليل به خلافت انتخاب نکرد که معتقد بود او شوخطبع است و زياد ميخندد. با وجود اين ما اصرار داريم که به جاي اين چهره، چهرهاي بسيار جدي از حضرت علي(ع) ترسيم کنيم.
نويسنده «جام جهاني در جواديه» ادامه داد: بچههاي ما هم نويسندههاي طنزپرداز را به اين دليل نميشناسند که کتابهاي آنها را در کتابخانهها نميبينند اما نوجواناني که به طريقي با آثار طنز روبهرو شدهاند به سراغ آنها ميروند.
اين نويسنده فعال در حوزه طنز دفاع مقدس، کارکردهاي ادبيات طنز را نيز اينگونه برشمرد: ادبيات طنز پوشش و بستهبندي زيبايي است که از آن ميتوان براي رساندن پيامهاي آموزشي استفاده کرد. از قديم در غرب اين کارکرد طنز شناسايي شده بود و بسياري از پيامهاي بهداشتي و آموزشي در اين قالب به مخاطب انتقال مييافت. البته بهتازگي مسوولان ما نيز به اين کارکرد پي بردهاند، پخش پيامهاي راهنمايي و رانندگي در قالب طنزهاي «سيا ساکتي» يا پيامهاي مرتبط با برق با استفاده از شخصيت «بابا برقي» از آن جمله است.
اميريان با بيان کمتعداد بودن نويسندگان اين حوزه اظهار کرد: به زور که نميشود نويسنده طناز خلق کرد. فرد بايد استعداد طنزنويسي داشته باشد و متاسفانه کساني که در اين عزصه مينويسند انگشتشمارند. به عنوان مثال در عرصه طنز دفاع مقدس تنها من و اکبر صحرايي فعاليت ميکنيم.
نويسنده «رفاقت به سبک تانک» توجه بيشتر مسوولان به طنز را راهکاري براي ارتقاي جايگاه اين گونه ادبي دانست و در اينباره توضيح داد: من معتقدم مسوولان ما بايد حوزههاي مختلف به استفاده از ابزار طنز روي آورند. ما فرزندان طلاق، بچههاي معتاد و سرطاني داريم. اگر بخواهيم در اين حوزهها براي بچهها حرف بزنيم حرفهايمان تلخ ميشود و اين شيوه مناسبي براي برقراري ارتباط با مخاطب نيست. به نظر من نهادهايي همچون واحد آسيبهاي اجتماعي شهرداري ميتوانند به طنز توجه ويژهاي داشته باشند.
اميريان که در نخستين جشنواره «خنده فراخ» رتبه دوم و سوم خندهدارترين کتاب سال را به دست آورده است، دليل اقبال مخاطبان به کتابهاي «جاسم رمبو» و «داماد فرمانده لشکر» از مجموعه «ترکشهاي ولگرد» را کمبود ادبيات طنز دفاع مقدس عنوان کرد و گفت: بچهها دوست دارند درباره جنگ بدانند و من براي آنها از جنگ ميگويم اما حرفهاي من درباره جنگ، عبوس و تلخ نيست. من از تکه پاره شدن و خشونتهاي جنگ نميگويم و فکر ميکنم، بچهها دوست دارند از جنگ بدانند و خنديدن و شاد بودن را هم دوست دارند به همين دليل اين کتاب مورد توجه نوجوانان قرار گرفته است. اتفاقاً اين رويکرد را مقام معظم رهبري هم تاييد کردهاند. |