به گزارش خبرگزاري کتاب ايران به نقل از هفتهنامه اکسپرس فرانسه، تصوير مشهور مارسل پروست با دستي همواره زير چانه، گويي نشاندهنده فردي است که خودش هم گهگاه از خواندن جملات طولاني و در هم پيچيده رمان «در جستجوي زمان از دست رفته» نوشته خودش به حيرت فرو ميرود. دشواري اين اثر و آثار مشابه را اينگونه ميتوان قلمداد کرد که اين رمان محصول دورهاي از تاريخ تفکر بشر به شمار ميآيد که انسان به اوج ناتواني در برابر پاسخگويي به سوالات بنيادين هستي رسيده است.
به زعم برخي از متفکران اگر تاريخ تفکر بشري را به سه دوره تقسيم کنيم، در دوره نخست با انساني سر و کار داريم که با عالم پيرامونش پيوستگي معنايي داشت و حماسه «ايلياد و اوديسه» اثر هومر را ميتوان انعکاس نگاه انسان دوران باستان به زندگي و طبيعت تلقي کرد. در دوره دوم انسان عهد روشنگري همچون رنه دکارت با چراغ عقل به دنبال کشف موضوع ميرود و سرانجام در دوره سوم عقل بشري کمکم به ناتواني خود پي برده و تنها شمعي کمرمق و روبه مرگ، چون نقطهاي نوراني در برابر تاريکي بيانتها قرار ميگيرد.
در اين دوران از قرن نوزدهم آثاري نوشته ميشوند که بيشتر و بيشتر انسان را در برابر سوال ساده و دو کلمهاي اما پيچيده «معنا چيست؟» قرار ميدهند. شايد «در جستجوي زمان از دست رفته» که به زعم برخي از متفکران مانيفست انسان در جستجوي معناي از دست رفته به شمار ميآيد، پاياني بر ماجراي بيجواب تلاش و تکاپوي انسان براي کشف معنا باشد. جاي تعجب نيست در اين دوران آثاري خلق شوند که ظاهر پر پيچ و خم آنها از ابعاد گوناگون فلسفي، زباني و ساختار داستاني، بازتاب گوشهاي از کلاف سر در گم سوالات معماگونه انسان ناتوان درباره هستي بيکران خود و ديگران باشند.
انتشار فهرست 10 گانه سايت اينترنتي میلیونز از سختترين آثار ادبي و فلسفي که به نوعي قله اورست ادبيات به شمار میآیند و تنها خوانندگان بسيار حرفهاي، جسور و پراستقامت از عهده خواندن و درک آنها برميآيند، بحث ادامهداری را در گوشه و کنار جهان به راه انداخته است. اين آثار از آن رو در اين چارچوب ارزيابي ميشوند که از لحاظ معيارهايي چون ميزان طولاني بودن، بافت زباني، ويژگيهاي نحوي، سبک نوشتاري، ساختار روايي، زمينه تجربي شکلگيري اثر و ميزان کاربرد مفاهيم انتزاعي، خوانندگان را با دشواريهاي بسياري مواجه ميسازند.
انتخاب نهايي این سایت چه بود؟ «وجود و زمان» اثر مارتين هايدگر، «پديدارشناسي روح» اثر گئورگ ويلهلم فريدريش هگل، «رستاخيز فينيگانها» اثر جيمز جويس، «به سوي فانوس دريايي» اثر ويرجينيا وولف، «قصه یک لاوک» اثر جاناتان سویيفت، «نایت وود» اثر جونا بارنز، «کلاریسا، یا داستان یک بانوی جوان» اثر ساموئل ريچاردسون، منظومه «ملکه پريان» اثر ادموند اسپنسر، «ساختن آمريکاييها» اثر گرترود استاين و «زنان و مردان» اثر جوزف مکالروي.
با اين حال کتابهايي که در فهرست بالا به چشم ميخورند به جز دو اثر فلسفي سرشناس «وجود و زمان» اثر هايدگر و «پديدارشناسي روح» اثر هگل که به زبان آلماني نوشته شدهاند، به طور عمده در دسته آثار پرتکلف انگليسي زبان قرار ميگيرند اما براي عده فراواني از خوانندگان فرانسوي آثار ديگري هم در حوزه ادبيات فرانسه يافت ميشوند که بسياري را به احتياط و گهگاه دوري از خود وا ميدارند.
اثر هفت جلدي «در جستجوي زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست شاید براي شماری از خوانندگان ايراني حکايت چنين تجربه ناخوشايندي باشد. ساختار نحوي بسيار پيچيده، تو در تو و پر پيچ و خم، امري است که در جاي جاي اثر طولاني پروست به چشم ميخورد و طاقت بسياري از خوانندگان فرانسوي اثر را هم مي فرسايد.
نوشتههاي مارسل پروست را ميتوان در زمره آثار به اصطلاح با «جملات پايانناپذير» گنجاند. براي برخي خوانندگان «طرف خانه سوان» نخستين جلد از مجموعه هفتگانه «در جستجوي زمان از دست رفته» تجربهاي تلخ به شمار ميآيد که پس از مواجه شدن با جملاتي 20 خطي مخاطب را از خواندن همه آن زده ميکنند. سرانجام خواننده بنا به تجربه، دور آثار مارسل پروست را خط قرمزي ميکشد و دیگر تلاشي براي خواندن آن از خود بروز نميدهد.
در همين مقوله بايد از رمان «جاده فلاندر» اثر کلود سيمون برنده نوبل 1985 نام برد که ترجمه آن اواخر دهه 60 شمسي به همت منوچهر بديعي از سوي نشر نيلوفر در اختيار خوانندگان ايراني قرار گرفت. در جايي از رمان «جاده فلاندر» با سه گذار به گذشته در يک عبارت که 11 صفحه به درازا ميکشد، مواجه ميشويم و در همين حال باز کردن پرانتزي تازه، و سپس پرانتزي ديگر، و جايي که پرانتز بسته ميشود، چنان خواننده ار گیج میکند که دیگر نمی توان دریافت درباره کدام ماجرا بحث ميشود. نکته آن که با پايان يافتن جمله با يک نقطه، جمله بعدي به ندرت با يک حرف بزرگ (که نشانه جمله تازه است) شروع ميشود.
همچنين کتاب «امپراتوري» اثر آنتونيو نگري فيلسوف مارکسيست پست مدرن و مدرس دانشگاه سوربون پاريس و پادوي روم، به زعم بسياري نه يک کتاب عادي بلکه تنها سرفصلي از اشارات بيشمار است که بدون دهها دايرهالمعارف در کنار خود هرگز نميتوان به کنه اثر پي برد. اين اثر درخشان و نبوغآميز که مانيفست کمونيستي نو پس از «مانيفست» اثر مارکس و انگلس به شمار ميرود، سرشار از ارجاعاتي است که تنها خوانندگان صبور و تشنه دانش فلسفي را به خود فرا ميخواند. نگري زمستان سال 1382 هم به ايران آمد و در مرکز بينالمللي گفتگوي تمدنها، خانه هنرمندان و دفتر انتشارات قصيدهسرا ناشر کتاب «امپراتوري» با ترجمه رضا نجف زاده سخنراني کرده بود.
با اين حال هر چند آثار پر از ارجاعات آثار جالبي به شمار مي آيند که دايره دانستههاي مخاطب را بسيار گسترده ميسازند، اما توان اندکي در جذب مخاطب فراوان دارند. در اين حوزه هم ميتوان از رمان «يازدهتا» اثر پيير ميشون نام برد که سال 2009 به دريافت جايزه فرهنگستان زبان و ادبيات فرانسه نایل آمد. اثر سرشناس ميشون هم قصهاي بسيار پيچيده محسوب ميشود که براي فهم آن هم بايد دايرهالمعارف تاريخ هنر را همراه داشت و هم جسارت گذر از خطي به خط ديگر.
رمان «مرد بيخاصيت» اثر روبرت موزيل نويسنده مشهور اتريشي هر چند يکي از قلههاي ادبيات آلماني به شمار ميآيد بسيار پيچيده، فلسفي و انتزاعي است. همچنين «واترلند» اثر گراهام سویيفت نويسنده انگليسي با وجود داشتن ادبياتي بسيار فاخر به زبان انگليسي اما به دلیل ساختاري هزار تو و معماگونه، خواننده را وا ميدارد تا بارها يا به ديوار روبهرو نگاه کند يا به درختان اطراف! این کتاب کتابي است که در ساختارهاي به دور از نظم طبيعي و زماني غوطه ميخورد.
سرانجام برخي از رمانها براي عدهاي مترادف با واژه آزاردهنده هستند؛ چون رمان «دکتر ژيواگو» اثر بوريس پاسترناک که هر چند بسياري از خوانندگان روس آن را در پانتئون ادبي خود جاي ميدهند، گرايش و کشش آثار بزرگان ادبيات داستاني روسي چون تولستوي و داستايفسکي را در خود ندارد.
همچنين توصيفات داستاني بزرگاني چون گوستاو فلوبر هم براي بسياري آزاردهنده هستند. مانند داستان «يک دل ساده» از مجموعه «سه قصه» اثر گوستاو فلوبر، که در آن ماجراي پيشخدمتي به نام فليسيته و تنها دوستش روايت ميشود. تنها دوست فليسيته يک طوطي است و در پايان ماجرا هم ميميرد. خواندن اين قصه با شرح و توصيف فلوبر يک تجربه آزاردهنده محسوب ميشود. همين طور در اين مقوله ميتوان از رمان مشهور «مادام بوواري» اثر ديگر فلوبر نام برد که با توصيفات بسيار طولاني، زندگي بسيار آزاردهنده قهرمان داستانش را روايت ميکند.