مجسمهاي برنزي از «چارلز ديکنز»، رماننويس مشهور انگليسي، برخلاف خواستهي اين نويسنده، در شهر محل تولدش رونمايي ميشود.
به گزارش ايسنا، به مناسبت بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد چارلز ديکنز، رماننويس مطرح انگليسي و خالق کتابهايي چون «آرزوهاي بزرگ» و «ديويد کاپرفيلد»، مجسمهي برنزي بزرگي در شهر «پورتسموث» انگليس، زادگاه اين نويسنده، در ماه آگوست سال آينده رونمايي ميشود.
«مارتين جنينگز» نام هنرمندي است که اين اثر هنري را خلق کرده است. تنديسهاي معروف شاعراني چون «جان بتجمان» و «فيليپ لارکين» نيز از کارهاي اين پيکرهتراش معروف هستند.
بحثهاي زيادي بر سر ساختن اين مجسمهي يادبود شده بود؛ چرا که ديکنز خود در اينباره نوشته است: از دوستانم تقاضا ميکنم هيچ بنا يا مجسمهي يادبودي براي من نسازند. با اين حال، تنديس اين نويسندهي انگليسي در سيدني و فيلادلفيا ساخته شده بود؛ اما اينبار کشور محل تولدش قصد دارد پيکرهاي را به ياد او خلق کند.
اين مجسمه از روي عکسي از ديکنز ساخته شده که او در آن در حال خواندن کتاب براي دخترانش «مري» و «کاترين» است.
به نوشتهي روزنامهي اينديپندنت، يکي از مسؤولين کميتهي ساخت اين اثر يادبود گفته است: 100هزار پوند براي ساخت اين مجسمه هزينه ميشود؛ چرا که اين مسؤوليتي بزرگ است و بايد اثري درخور ديکنز را به معرض نمايش بگذاريم.
چارلز ديکنز بهعنوان يکي از بزرگترين نويسندههاي زبان انگليسي هفتم فوريه سال 1812 در منطقهي «لندپورت» در شهر «پورتسموث» انگليس بهدنيا آمد.
ديکنز در مي 1827 در يک دفتر وکالت به کار مشغول شد تا به يک وکيل تبديل شود؛ حرفهاي که بعدها در بسياري از آثارش بيعلاقه بودن خود را به آن نشان داد. در سال 1830 با نخستين دختر مورد علاقهاش به نام «ماريا ديدنل» آشنا شد که گفته ميشود، مدلي براي شخصت «دورا» در «ديويد کاپرفيلد» بوده است؛ اما بهدليل مخالفت پدر و مادر دختر، ازدواج صورت نگرفت.
ديکنز در سال 1834 به حرفهي روزنامهنگاري رو آورد و براي پوشش رقابت انتخابات پارلماني انگليس در روزنامهي «مورنينگ کرونيکل» به کار مشغول شد. در دوم آوريل 1836 با «کاترين تامپسون هوگارت»، دختر سردبير روزنامهي «ايوينينگ کرونيکل»، ازدواج کرد و از او 10 بچه به دنيا آورد.
موفقيت ديکنز ادامه يافت تا جايي که در سال 1837 رمان «اوليور توييست»، در سال 1838 رمان «نيکولاس نيکلباي» و سپس رمان «مغازهي فضول پير» را در سال 1840 نوشت که همگي پيش از آنکه به چاپ برسند، بهصورت داستانهاي پاورقي منتشر ميشدند. ديکنز نگارش آثار محبوب خود را همچنان ادامه داد و در سال 1843 کتاب «سرود کريسمس» را نوشت که نخستين اثر از مجموعه کتابهاي کريسمس اوست.
بعد از مدت کوتاهي زندگي در ايتاليا و سوييس، موفقيتش را با کتاب «دامبي و پسر» (1848)، «ديويد کاپرفيلد» (1849)، «خانه بادگير» (1852)، «روزگار سخت» (1854)، «دوريت کوچولو» (1857)، «داستان دو شهر» (1859) و «آرزوهاي بزرگ» (1861) ادامه داد.
او از قدرت تخيل فوقالعادهاش، حس شوخطبعي و ذهن کنجاوش، بخصوص در دوران کودکي براي نگارش داستانهايش استفاده ميکرد. شخصيتهاي داستانهاي او از ماندگارترين شخصيتها در ادبيات انگلستان هستند که از جملهي آنها به «اسکروچ»، «اوليور توييست»، «ميکاوبر»، «ساموئل پيکويک»، «خانم هاويشام»، «چارلز دارني»، «ابل مگويچ» يا «خانم گامپ» ميتوان اشاره کرد.
چارلز ديکنز در روز نهم ژوئن سال 1870 بر اثر سکتهي قلبي درگذشت و همانطور که وصيت کرده بود، مراسم تدفين او بسيار کمهزينه و معمولي برگزار شد.
از چارلز ديکنز رمانهاي متعددي مانند «زندگي و ماجراجوييهاي نيکولاس نيکلباي»، «سرود کريسمس»، «کريکت روي شومينه»، «مارتين چوزلويت»، «ناقوسها»، «نبرد زندگي»، «مرد جنزده»، «خانهي بادگير»، «روزگار سخت»، «دوريت کوچولو»، «داستان دو شهر»، «آروزهاي بزرگ»، «دوستان مشترک ما» و «اسرار ادوين درود» (ناتمام) باقي مانده است. |