«دیوید پارک» نویسنده ایرلندی گفت: وقتی که کار تدریس میکردم زمان چندانی برای تحقیق نداشتم. اما به یاد دارم روزی «برایان مور» برای نگارش بخشی از اثرش مانند پلیسها وسط جاده قرار گرفت و مسیر را برای ماشين ها بست
به گزارش فارس به نقل از فاینشنال تایمز، «دیوید پارک» نویسنده ایرلندی و خالق 7 رمان و چندین مجموعه داستان کوتاه، چندین سال است که بی وقفه در حال نگارش جدیدترین اثرش است. او تا امروز رمانهای «شفا»، « بلعیدن خورشید»، «کمیساریای حقیقت» را در طول سالهای 1992 تا 2008 به رشته تحریر در آورده و مجموعه داستان «پرتقال از اسپانیا» یکی از معروف ترین مجموعه داستانهای اوست.
این نویسنده که در حال حاضر در ایرلند شمالی به همراه همسر و دو فرزندش زندگی میکند چندسالی است که بی وقفه به نگارش مشغول است و تصمیم دارد به زودی تازهترین رمانش را منتشر و روانه بازار کتاب کند. این رمان تا امروز «نور آمستردام» نام گرفته است و قرار است با همکاری نشر «بلومزبری» منتشر و روانه بازار شود.
در حال حاضر مشغول نگارش چه کتابی هستید؟
در حال حاضر کتاب «امید مقابل امید» به قلم «نادژدا ماندلستام» ، «زنی که همسرش در گذشت» به قلم« استالینستا راشا» را همزمان میخوانم.
چه کتابی زندگی شما را تحت تاثیر خود قرار داد؟
«خوشههای خشم» به قلم «اشتاین بک» تاثیر زیادی بر من داشت. مرگ انسانها و تلاش برای زندگی بهتر و حواشی آن از جمله نکاتی بود که در این رمان مرا به خود جلب کرد.
قلم شما تحت تاثیر چه نویسندگانی است؟
«ویلیام ترور»، «جان مک گارن»، «جی ام کوئتزی»، «ریچارد فورد» و «فیلیپ راث» از جمله شخصیتهایی هستند که مطالعه آثارشان تاثیر زیادی بر من داشت.
برنامه نوشتن شما به صورت روزانه چگونه است؟
هر روز ساعت 8 و نیم صبحانه میخورم. اخبار روزنامهها را مرور میکنم و دلیلی برای نوشتن پیدا میکنم. کمی به موضوعات و سوژههایی که میبینم فکر میکنم و بعد به سراغ نوشتن میروم. خیلی تلاش میکنم تا در طول روز بنویسم اما معمولا این اتفاق نمیافتد.
عجیبترین کاری که برای نگارش رمانهایتان انجام دادید، چه بوده است؟
وقتی که کار تدریس میکردم زمان چندانی برای تحقیقهای اینچنینی نداشتم. اما به یاد دارم روزی «برایان مور» برای نگارش بخشی از اثرش مانند پلیسها وسط جاده قرار گرفت و مسیر را برای ماشینها بست.
در چه فضایی بهتر مینویسید؟
نوشتن دریک باغ با صفا را دوست دارم. به طول کلی به اشیا علاقه دارم. مثلا در یک اتاق پی از شی، پر از کتاب و عکس خیلی راحت میتوانم بنویسم.
کدام شخصیت ادبی به شما نزدیک است؟
«دیوید کاپرفیلد» به من شبیه است. او سعی می کند در مواجهه با دیگران خیلی خوب و دوست داشتنی به نظر برسد.
چه چیزی شما را میترساند؟
از ارتفاع بیش از هر چیزی ترس دارم. این ارتفاع مهم نیست چقدر باشد.
چه مسئلهای به شما آرامش میدهد؟
کلاس یوگا را دوست دارم. نگاه کردن به آثار هنری و همین طور تماشای فوتبال نیز مرا آرام می کند.
در اوقات فراغتتان چه میکنید؟
به کنار ساحل میروم و پیاده روی میکنم. سواحل شمال ایرلندی شمالی محل مناسبی برای فکر کردن و پیاده روی است.
اگر می توانستید نقاشی بکشید کدام اثر را برای کشیدن انتخاب میکردید؟
اثری از «ورمر» را انتخاب میکردم. «زنی که نامه میخواند» یکی از آثاری است که به آن علاقه زیادی دارم.
دوست داشتید کدام اثر ادبی را شما مینوشتید؟
خیلی از آثار را دوست داشتم بنویسم. برخی از آثار «کوئتزی» را دوست داشتم بنویسم. به ویژه آثاری که به وضعیت انسان و حواشی او میپردازد.
چه چیزی باعث افتخارتان میشود؟
این موضوع که معلم هستم و در کنار آن میتوانم آثاری ادبی و خلاقانه بنویسم.
نویسندگی از دیدگاه شما به چه معنی است؟
نویسندگی یک چیز بسیار ویژه است. حرفهای است که سزاوار احترام است. نویسنده با خلق هر اثر، هدیهای وصف ناشدنی را به مردم سراسر جهان ارائه میکند.